در صورت مغایرت اطلاعات شهید، مراتب را اعلام فرمایید باسپاس
اطــــلاعــــات فــــردی شــــهید
نـــــام :
سید محمود
نـــــام خـــــانوادگـــــی :
فرمانبر
نـــــام پـــــدر :
سید مصطفی
تـــــاریخ تـــــولـــــد :
1340/10/09
مـــــحل تـــــولـــــد :
کیاکلایه
ســـــن :
24
دانشــجـوی :
پذیرش در کنکور
رشــــته تحصــــیلی :
مهندسی
وضـــــعیت تــــاهــــل :
مجرد
تـعـــداد فـــرزنـد :
0
دســـــته اعـــــزامـــــی :
سپاه
مســــئولــــیت :
جانشین گردان علی بن ابیطالب(ع) لشکر قدس

شهيد سيد محمود فرمانبر فرزند سيد مصطفي در دي ماه سال 1340 در روستاي كياكلايه شهرستان املش در خانواده مذهبي و كشاورز به دنيا آمد . سيد محمود از كودكي به فرايض ديني و آداب مذهبي علاقه خاصي داشت . حتي قبل از رسيدن به سن تكليف نماز و روزه را به جاي مي آوررد . سيد محمود بسيار خوش رو و مهربان بود شايد كساني كه هميشه چهره خندان او را مي ديدند هرگز فكر نمي كردند در پس اين چهره خندان و صميمي او شخصيتي شجاع و قاطع نهفته است كه شجاعت او در ميدان جنگ و تدبير او در امور جبهه موجب قوت همرزمان و همسنگرانش مي شود . همزمان با پيروزي انقلاب اسلامي و پس از آن به طور مداوم با بسيج و انجمن هاي اسلامي محل و مدرسه همكاري داشت . به طوري كه در سال دوم پس از پيروزي انقلاب با كمك دوستان و دانش آموزان مومن انقلابي در يكي از مدارس لنگرود كه در آن مشغول به تحصيل بود انجمن اسلامي پي ريزي كرد و خود به عنوان مسئول انجمن به مبارزه با توطعه هاي منافقين پرداخت . شهيد فرمانبر در سال 1364 در دانشگاه ، رشته مهندسي قبول شد اما رفتن به جبهه را واجب تر از تحصيل مي دانست و هميشه مي گفت : جبهه دانشگاهي است كه آموزگارش امام حسين (ع) و درسش ايثار و مدركش درجه شهادت است . سرانجام خود نيز در 22 بهمن سال 64 در منطقه فاو به شهادت رسيد و در گلزار شهداي املش به خاك سپرده شد .

ولا تقولوا لمن يقتل في سبيل اللع اموات بل احياء و يكن لا تشعرون كسي كه در راه خدا كشته شد مرده مپنداريد بلكه زنده و جاويد است و ليكن شما اين حقيقت را در نخواهيد يافت . با درود و سلام خدمت آقا امام زمان (عج) و سلام به همه شهداي راه حقيقت و فضيلت . اميدوارم كه خداوند مرا به كرمش و لطفش و به حمايت خودش ببخشايد چون خودم معترفم كه گناهاني زياد داشته ام و كوله بارم جز شرمندگي چيز ديگري نيست فقط اميد به اين دارم كه ….. الهي و ربي من لي غيرك خدايا مگر مي شود از حكومت تو فرار كنيم و لا يمكن الفرار من حكومتك خدايا اين بنده حقير تو اينك به اين نتيجه رسيده ام كه جز تو را خواستن هلاكت است بنابراين با تمام وجود احساس مي كنيم كه لا اله الا الله و اشهد ان محمدا رسول الله و اشهد ان علي ولي الله ، بنده چون در موقعيتي قرار گرفته ام كه هر لحظه امكان دارد كه مشيت الهي بر اين باشد كه در جمع خانواده عزيزم برنگردم بنابراين وصيتي مي كنم كه باشد برادران و خواهراني كه مي خوانند تاثيري به حال ايشان داشته باشد . اولاً وصيتم را در چند بخش مي نويسم كه بخش اول براي عموم و در زمان تشييع جنازه ام اگر خدا بخواهد خوانده شود و چند بخش ديگر اختصاصي باشد . برادران و خواهراني كه هم اكنون وصيت نامه ام را گوش مي كنيد و يا مي خوانيد بنده نيز روزي در بين شما ها بودم و همانطوريكه شما ها ارزويي در سر داريد بنده نيز داشتم ولي همانطوريكه مي بينيد اينك جنازه ام در پيش دوستان يا اينكه اصلاً جنازه ام نيز نيامده ولي دستخط و نوشته ام پيش رويتان مي باشد چه باعث شد كه اينگونه راه را انتخاب كنم اولاً كه خدا را شكر مي كنم كه به من اين سعادت را نشان داده است تا در اين راه گام بردارم و بدانيد كه خيلي راضي و خوشنودم و انتخابم نه روي هوس و نه روي جهل مي باشد بلكه با توجه به همه مسائل و با توجه به همه مسائل و با تمام وجودم احساس مي كنم كه امروز روزي است كه همه انسانها در معرض آزمايش قرار دارند برادران و خواهران و اي كسانيكه گناهاني هرچند بزرگ داشته ايد ولي هرگز غافل از توبه و رحمانيت خدا نباشيد هر زماني كه بخواهيد چون خدا خودش فرموده است درب توبه و ندامت از گناهان براي همگان باز است بياييد لحظه اي فكر كنيد كه اينده ي همه ما دست كست و چه كسي از آينده خود خبر دارد . مگر نه اين است كه روزي همه ما چه دير و چه زود خواهيم رفت و دنيا را با همه احوالمان تنها خواهيم گذاشت چه بهتر كه هنوز مرگ به سراغمان نيامده خودمان انتخاب كنيم و بگوييم . مرگ اگر مرد است گو نزد من آي تا در آغوشش بگيرم تنگ تنگ من ز او جاني ستانم جاودان او زمن دلقي ستاند رنگ رنگ مرگي كه انتخابي باشد يقيناً با مرگي كه گريبان آدم را مي گيرد و خودش به سراغ ادم مي آيد يكي نيست بنابراين بنده راه سرور شهيدان را انتخاب نمودم كه فرمود زندگي را به ديگران ببخشيد و خودتان به سراغ مرگ بياييد كه انشاء الله چنين مرگي است كه انسان را سعادتمند در دنيا و اخرت مي سازد ، مگر امام حسين (ع) نمي دانست كه شهيد خواهد شد و پس چرا به اين راه رفت آيا امام حسين در انتخابش پيروز نشد ؟ آيا اگر امام حسين (ع) چنين وضعي را انتخاب نمي كرد از اسلام خبري بود ؟ بنابراين آن تعدادي كه نسبت به انقلام و نسبت به امام امت دهان كجي مي كنند و هنوز هم راهي نشدند خودشان را با انقلاب و با خط امام وفق مي كنند . يقين بدانيد كه اين تعداد در زمان امام حسين (ع) نيز از جنود شيطان بودند و امام حسين (ع) را تنها مي گذاشتند و به لمام حسين (ع) اشكال مي گذاشتند . اي امام بدانيد كه راه امام خميني همان راه اسلام است و راه خدا است. بدانيدكه هركس پيروخط امام باشد و خط امام حسين (ع) بدانيد كه پيروزي با امام و انقلاب ماست. از خواب غفلت درآييد اي كسانيكه قلب شما هنوز هم خانه راحتي براي شيطان و دشمنان خداست. بر خيز و فكري به حال خويش كنيد كه اگر از خواب بر نخيزيد خسر الدنيا و الاخره خواهيد شد . ولي يك كلمه اي به برادران و خواهران مومن و حزب الله : اولاً كه از همه ي شماها التماس دعا دارم و قدرداني از اين همه فعاليت در صحنه بودن شما . اي برادران و خواهران مومنه بدانيد كه اگر حتي يك اشتباه كوچك بكنيد مخصوصاً كسانيكه در راس كاري هستيد و با مردم بيشتر در تماسيد يك اشتباه كوچك تان باعث مي شود كه عده اي از انقلاب متنفر و عده اي هم كه زمينه جذبشان بود و جذب انقلاب بشوند با كارهاي ما بيزار شده و به راه منفي خودشان ثابت قدم مي مانند . بنابراين به عنوان يك برادري كه اينك در جمع تان نيستم تقاضا دارم در همه حال رضايت خدا را در نظر بگيريد و آنچه را كه تقويت اسلام است انجام دهيد . اي برادران همشهري و هم محلي تا كي به دو دستگي دامن زدن و با توجه به اينكه هم معتقد به وحدت هستيم بياييد به خون همه ي شهدا در كنار هم با وحدتي يك پارچه منسجم زندگي را آغاز كنيم كه تفرقه جز شكست براي اسلام و مسلين چيز ديگر ي ندارد . اي مردم كياكلايه و اي كساني كه هنوز هم مسئله جنگ براي بعضي هايتان جا نيفتاده است به خود آييد و بياييد اين با حتي به عنوان آزمايش هم كه شده دست آشتي به اسلام و انقلاب و امت بدهيد و در چنين موقعي است كه هدف ها يكي و زندگي به صفا و صميميت به پيش مي رود . مشكلات محل را با همديگر و دست در دست يكديگر حل كنيد بياييد كينه ها و حسد ها را كنار بزنيد . به راستي اي برادران كه در انجمن فعاليت مي كنيد چون خودم از نزديك مسائل را ديده ام چند تذكرمي نويسم : برادراني كه عضو انجمن اسلامي مي شويد و فعاليتي نمي كنيد و خداي نا كرده در ذهن تان مسائل دنيوي را مي پرورانيد و به خاطر اينكه با كارهايتان به عنوان كلمه پارتي به دوستان و به خويشان خود خدمت كنيد سعي كنيد كه همه را به يك ديد نگاه كنيد . اگر دوستان و خويشان راضي باشند ولي خدا راضي نباشد آينده اي خراب در پيش است و عذابي دردناك كه آن موقع نه خويشان و نه دوستان جواب گوي نخواهند شد . ولي اگر خدا راضي باشد همه ي مسائل حل است و ديگر شرمندگي پيش كسي باقي نمي ماند . چون كارها روي اصل اسلام بوده است برادران انجمن اسلامي سعي كنيد كه واقعاً اسلايم باشيد برادرهاي ديگر را ارشاد كنيد با عملتان نه با زبانتان بياييد به خاطر اسلام كينه توزي ها و حسادت ها و بخل ها را كنار بگذاريد و دست در دست هم دهيد و محله تان را آباد كنيد... اگر كسي از ما ناراضي باشد اشكالي ندارد ولي سعي كنيد كسي از اسلام ناراضي نباشد . اي مردم و اي كسانيكه اداره اموردر دست شماست امام و مسئولين مملكت را تنها نگذاريد و همچنين مثل گذشته كمك جبهه ها را فراموش نكنيد . بدانيد كه رزمندگان مديون شمايند . و هميشه تشكر مي كنند از زحمات شما . شما نيز هرگز رزمندگان را فراموش نكنيد و پيوسته كمك هاي نقدي و جنسي شما را روانه جبهه نماييد كه در رزم رزمندگان شريك هستيد . 20/11/64 والسلام .

جـــــزئیــــات شـــــهادت
تـاریخ شـهادت :
1364/11/22
مـحل شـهادت :
اروندرود
عـملیـات :
والفجر 8
نـحوه شـهادت :
اصابت ترکش خمپاره به سر
مــــحل مـــــزار :
گلزار شهدای املش
درصورتی که تصویر، اطلاعات و یا خاطره ای مرتبط با شهید در اختیار دارید با ما به اشتراک بگذارید

اطلاعات شهدا

  • این فیلد برای اعتبار سنجی است و باید بدون تغییر باقی بماند .
تـصویر مـزار
grave shahid