در صورت مغایرت اطلاعات شهید، مراتب را اعلام فرمایید باسپاس
اطــــلاعــــات فــــردی شــــهید
نـــــام :
حسن
نـــــام خـــــانوادگـــــی :
عشوری
نـــــام پـــــدر :
امیرعلی
تـــــاریخ تـــــولـــــد :
1368/05/24
مـــــحل تـــــولـــــد :
رودسر
ســـــن :
28
دانشــجـوی :
آزاد اسلامی واحد زاهدان
رشــــته تحصــــیلی :
حقوق(جرم شناسی)
وضـــــعیت تــــاهــــل :
مجرد
تـعـــداد فـــرزنـد :
0
دســـــته اعـــــزامـــــی :
سپاه
مســــئولــــیت :
وزارت اطلاعات

نام و نام خانوادگی: شهید حسن عشوری نام پدر: امیرعلی وضعیت تاهل: مجرد تاریخ تولد: ۲۴/۵/۱۳۶۸ تاریخ شهادت ۲۴/۳/۱۳۹۶ (مصادف با ۱۹ ماه مبارک رمضان) محل تولد: شهرستان رودسر محل شهادت: استان سیستان و بلوچستان نوع شهادت: درگیری با تکفیری های انصار الفرقان مزار شهید: رودسر_گلزارشهدای امامزادگان ماچیان شهدای: امنیت شروع تحصیلات کارشناسی حقوق:۱۳۸۶دانشگاه پیام نور شروع تحصیلات کارشناسی ارشد حقوق جرم شناسی:۱۳۹۵ اشتغال در وزارت اطلاعات: ۱۳۹۱

وصیت نامه شهید حسن عشوری بسم الله الرحمين الرحيم من المومنين رجال صدقوا ما عاهدو الله عليه فمنهم من قضى نحبه و منهم من ينتظر وما بدلوا تبديلا. اشهد ان لا اله الا الله - اشهد و ان محمد رسول الله... اشهد ان علياً ولى الله. سلام و درود خدا و فرشتگانش به آخرین ذخیره ی آسمان امامت و ولایت حضرت مهدی عج الله تعالی فرجه این منجی عالم بشریت. دورد بیکران خداوند بر روح مطهر و ملکوتی بنیانگذار جمهوری اسلامی، امام راحل عظیم الشان که با انفاس قدسی خود انقلاب اسلامی را پایه گذاری نمود. سلام و صلوات خاصه خداوند له ارواح طبیه شهدای اسلام از صدر اسلام تا به امروز این گلگون کفنان که با نثار جان خویش نهضت اسلام را تا امروز به پیش برده اند. خداوندا؛ دستانم را یاری نوشتن .نیست نمیدانم از چه بگویم و بنویسم از این دست و پایی که در راه رضای تو گام برنداشته اند از این قلب سیاه که با گناه سیلاب عصیان در راه تو را در پیش گرفته است پروردگارا؛ ای خالق آسمانها و زمین ای فریادرس بیچارگان ای نهایت آمال و آرزوی ،عارفان مرا دریاب اینکه این بنده حقیر و مسکین و ،ذلیل ناامید روی به سوی تو آورده است او را ناامید برنگردان. خدايا: این تو بودی که همواره مرا در کنف عنایت خود قرار داد و از گذرگاههای تاریک دنیا که جز تو مرا مددرسانی نبود به سلامت عبور دادی و در مقابل این من بودم که پس از هر درخواستی از تو در جهت عصیان و سرکشی از او مورات گام برداشتم و خود را در ورطه هلاکت انداختم این بنده نوازی تو بود که مرا پس از هر کار ناصوابی به سوی خود فرا خواندی و قلم عفو بر قصور و تقصیر من کشیدی و مرا رسوای عالم نساختی. اکنون چقدر خود را در برابر عظمت تو حقیر میپندارم. خداوندی که آسمان و زمین را در شش روز آفرید و حکمرانی تمام عالم در ید اختیار اوست مگر نمیتواند بنده ضعیف و خطاکار خود را به سختترین شیوه مجازات کند؟! انگار که انسان سرمست از پیروزیها و خوشیها فراموش کرده است که او قدرت اختیاری از خود ندارد و همهی امورش متکی به ذات خداوند است! هیچ خداوندا: تو خود فرمودی که بخوانید مرا تا اجابت کنم شما را. آغوشی بگشا و ردای سرخ شهادت را که در به بهترین بندگانت عطا فرمودی به من نیز عطا بفرما و مرا با شهدای صدر اسلام محشور فرما. معبودا: تو خود میدانی در این شبها و روزهای ظلمانی زندگی در دنیا، دیگر هیچ آرزویی باقی نمانده بارالها: نمیخواهم خود را چنان پرنده ای در قفس این دنیا محبوس ببینم بال و پر میخواهم برای پرواز به جز این جان ناقابل چیز دیگری ندارم و آن را هم پیشکش به درگاهت آورده ام. چگونه میتوانم تو را از یاد ببرم زمانی که فرمودی: کسی که مرا طلب کند مرا مییابد و کسی که مرا یافت، مرا می شناسد و کسی که مرا شناخت مرا دوست میدارد و کسی که مرا دوست داشت، عاشق من میشود و کسی که عاشق من شد، من عاشق او میشوم و کسی که من عاشق او شدم، او را میکشم و کسی که من او را کشتم خون بهای او به عهده ی من است و کسی که دیه او را بر عهده ی من است خودم دیه او را پرداخت می نمایم. می خواهم ماجرایی را برای شما نقل کنم که شنیدن آن برای همه مفید است. شبی در عالم خواب خود را در مکانی دیدم که پشت دری به حالت انتظار ایستاده ام و پس از چند لحظه اجازه ی ورود به من داده شد. من نیز به داخل اتاق .رفتم مردی با لباس عربی تمام سیاه و بی سر در حالی که خون به لباسش جاریست در برابرم ایستاد در همین لحظه و در عالم خواب در مقابل آن مرد بی سر به زمین افتادم و هیچ گونه توانایی تکلم و حرکت نداشتم. در همین حین به دان خود صدایی به گوشم رسید که چشمانت را باز کن با زحمت بسیار فقط توانستم چشمانم را باز کنم پس به من ندا رسید که این مرد بی سر که این مرد بی سر امام مظلومت,حسین بن علی (ع) است. پس از چند لحظه که از آن حال خارج شدم دیدم, اباعبدالله (ع) با سر مبارک و لباس زیبایی که به تن داشتند در سمت راست من و با فاصله ای اندک بر روی منبر نشسته اند و به من خیره شده اند در حالی که لبخندی نیز بر لب داشتند. در عالم خواب به خود نهیبی زدم و گفتم که اگر ایــن فرصت را از دست بدهی عمرت سراسر تباه شده است. با هر مشقت و سختی که بود کشان کشان خود را به اولین پله منبر امام حسین (ع) رساندم و پله اول ایشان را به دست گرفتم. وجود نازنین اباعبدالله(ع) در حالی که تبسم به من نگاه میکرد از من پرسیدند: چه میخواهی؟ عرض کردم مولاجان فقط میخواهم برات شهادت مرا امضاء کنید با همان لبخندی که بر لبان مبارکشان نقش بسته بود سر مبارک خود را به حال رضایت تکان دادند. ای کسانی که امروز صدای مرا میشنوید: مبادا مبادا مبادا پدر و مادرم را ملامت کنید که چرا اجازه دادید تنها فرزند پسر شما در این شغل پر مخاطره مشغول به کار شود اگر من تنها پسر پدر و مادرم بودم مگر نمیدانید و نشنیده اید که امام حسین (علیه السلام) نیز تنها یک علی اکبر عليه السلام .داشت مگر نمیدانید که مولایم حسين (عليه السلام) فرزند شش ماهه ی خود را فدای اسلام کرد. من خود این راه را روی ایمان و اعتقاد قلبی انتخاب نموده ام. خداوندا: تو خود میدانی که بهترین لحظه زندگی ام زمانی خواهد بود که خـــون بـدنـم بـه محاسنم خضاب گردد و جانم را در راه اعتلای دین اسلام تو تقدیم کنم. پدر و مادر و خواهرانم؛ مبادا در شهادت من گریه و ناله سر دهید که این ناله های شما دشمنان انقلاب را خوشحال میکند. مادر جان: از تو میخوام هم چون مادر وهب آن شیر زن کربلا روحیه و استقامت خود را حفظ کنید و به یاد داشته باش که با خداوند معامله کرده ای؛ معامله ای که در آن حسرت و پشمانی وجود ندارد. خواهرانم: هرگاه غم فراق من در دلتان سنگینی کرد به یاد مظلومیت و مصائب حضرت زینب (س) درایام اسارت و پس از شهادت امام حسین (ع)بیفتید و صبر این بانوی بزرگ را نصب العین خود قرار دهید از شما میخواهم که حجاب خود را که چادر کامل است هرگز به سستی نگیرید که از شما به شدت دلگیر خواهم شد. فرزندانتان را نیز با تربیت اسلامی تعلیم دهید و آنان را مطیع محض ولایت فقیه نمائید. پدر و مادر عزیزم: در محضر شما بسیار شرمنده ام و از شما تقاضای عفو و بخشش دارم شما بسیار علاقمند بودید که من به تربیت معلم .بروم اما چه کنم که ارزوی دریرین من شهادت در راه خدا با رفتن به این شغل محقق نمی شد. پدرجان: شما علاقه و عشق به این نظام و انقلاب را در دل من شعله ور ساختی و مرا با مسجدی و قرآن آشنا کردی این تو بودی که به من آموختی باید برای رضای خدا کار کنم و دل بسته به رحمت خدا بشوم همیشه برایم یک الگوی انقلابی و حزب الهی بودی که جز برای خشنودی خدا نیت و انگیزه دیگری نداشته باشیم. از تو میخواهم چونان به محکم تا روز تشریف فرمایی امام عصر ولایت فقیه و رهبر عزیزمان امام خامنه ای دامت برکانه) قدم برداری و هم چون گذشته مانند یک بسیجی بی نام و نشان در خدمت نظام اسلامی باشی. مادر عزیزتر از جانم : هرگز فراموش نمیکنم که این شخصیت امروز من نتیجه تربیت صحیح اسلامی شما و حضور مداوم با تو در جلسات قرآن و مراسمات اهل بیت(ع) از همان دوران طفولیت .است چگونه میتوانم بار زحمات و تلاشهایی را که برای من کشیده ای جبران کنم؟! اما این را بدان که ان شاء الله در صحرای محشر در روز قیامت شرمنده حضرت زهرا(س) نخواهی شد یقین دارم که در آن روز حضرت زهرا (س) را با رویی سرشار از رضایت ملاقات خواهی نمود. یادت باشد که در آن لحظه شفاعت مرا نزد خانم حضرت زهرا (س) کنید و از ایشان بخواهید که شفیع من باشند. برادران و خواهران دینی: شما را سفارش اکید به رعایت موازین اسلام و انقلاب میکنم همواره از ولایت این عمد خیمه ی انقلاب و شخص امام خامنه ای (دامت برکاته) تبعیت محض کنید که سعادت دنیا و آخرت شما در گرو حمایت از ولایت فقیه است مباد مظلومیت شیعه تکرار شود مبادا دشمن عرصه را بر ولی فقیه زمان شما تنگ کند و از حمایت از ولایت فقیه تردید ایجاد کند. در مسائل سیاسی داخلی و بین المللی به جایگاه ولایت فقیه و رهبری عزیز توجه نمایید و نسبت به آن بی تفاوت .نباشید بدانید که عامل بقای نظام و کشور در این سالها پس از امام راحل و ایثار شهدای عزیز فقط و فقط شخص امام خامنه ای( دامت برکاته) میباشند .همیشه افراد کوته فکر ،داخلی لبیرالها افراد به اصطلاح روشنفکر که از اسلام ناب محمدی( ص( کینه به دل داشته سعی در تضعیف جایگاه ولایت فقیه دارند به هیچ وجه به آنها مجال عرض اندام : با تبعیت از امام خامنه ای دامت برکاته نقشههای آنان را نقش بر آب کنید. در انتخابات که میزان و نماد دموکراسی جمهوری اسلامی است شرکت فعال داشته باشید و در انتخاب اصلح به معیارهای ارائه شده از سوی مقام معظم رهبری توجه کنید. مسئولین: اگر صدای مرا میشنوید برای چند لحظه تأمل کنید فردا روزی خواهد رسید که در دادگاه عدل الهی از تمامی ما حساب کشی میشود مبادا آخرت خود را به خاطر برخی از مسائل سیاسی ناچیز که دل رهبر عزیز ما را به درد می آورد از دست دهید این فرصت تاریخی که برای اعتلای اسلام و انقلاب در اختیار شماست در اختیار هیچ یک از اهل بیت (علیهم السلام) نبوده، مبادا کم فروشی کنید که دنیا آخرت خود را تباه می.کنید به معنای واقعی کلمه مطیع محض دستورات ولی فقیه امام خامنهای دامت برکاته باشید. برادران همکار: همواره خود را به لحاظ روحی و جسمی آماده ی مبارزه با کفار و دشمنان این نظام نگاه دارید. اگر میخواهید در کارهایتان موفق شوید همواره این واقعیت را در جلوی چشمان خود زنده و بینا نگاه دارید که شهدا حاضر و ناظر بر اعمال شما هستند. برادران شما در خط مقدم جهاد في سبيل الله قرار دارید. با اتکا به عنایات خداوند و با همکاری سایر نیروهای مسلح تهدیدات را از کشور دور و دشمن را تا در نیل به اهدافش ناکام بگذارید. همواره در کارهایتان اخلاص داشته باشید و با روحیه ی بسیجی در تنگناهای کار به خدا و اهل بیت(ع) متوسل شوید که ریسمان محکمی برای شماست. در پایان از همه ی شما میخواهم سلام مرا به رهبر عزیزم این سلاله پاک زهرا(س) برسانید و به ایشان بگویید که تا آخرین نفس و آخرین قطره ی خونم دست از حمایت و بیعت با ایشان بر نخواهم داشت و همواره خود را فدایی و پیش مرگ ایشان میدانم. خدايا: تو خود میدانی که نمیتوانم تمام حرفهایم را بر روی این صحفه ناچیز کاغذ بیاورم و لاجرم برخی از آنها بین من خودت تا قیامت باقی میماند. در پایان از همه ی دوستان و اقوام که با رفتار خود آنان را رنجیده خاطر نموده ام، طلب عفو و بخشش دارم. چند سفارش: ۱. این وصیت نامه به برادر بسیجی،ام فرمانده پایگاه امام خمینی(ره) تحویل داده شده است. .۲ مزار من باید در آستانه ماچیان و در کنار شهید عاشورایی و غلامرضا آقاجانی باشد. به هیچ وجه تا زمان پیدا شدن قبر مطهر حضرت زهرا(س) برای من سنگ قبری تهیه نکنید. ۴. در لحظه ی تدفین تربت کربلا کفن کربلا و پیشانی بند یا زهرا فراموش نشود‌ ۵.مبلغ۰۰۰/ ۵۰۰تومان بابت سهل انگاریهای من در استفاده از بیت المال به محل کارم پرداخت نمایید. ۶ به هیچ وجه در مراسم من هزینههای اضافی اسراف نشود. . سهمیه و حقوق من پس از اینکه متأهل شدم به همسرم و پدر و مادرم برسد. مابقی به یتیمان کمیته امداد حضرت امام (رحمه الله) برسد. والسلام على من اتبع الهدى سرباز کوچک اسلام حسن عشوری ۲۹/۰۶/۹۴

         

جـــــزئیــــات شـــــهادت
تـاریخ شـهادت :
1396/03/24
مـحل شـهادت :
چابهار
عـملیـات :
درگیری با گروهک تروریستی انصارالفرقان
نـحوه شـهادت :
مــــحل مـــــزار :
رودسر-گلزار شهدای امامزادگان ماچیان
درصورتی که تصویر، اطلاعات و یا خاطره ای مرتبط با شهید در اختیار دارید با ما به اشتراک بگذارید

اطلاعات شهدا

  • این فیلد برای اعتبار سنجی است و باید بدون تغییر باقی بماند .
تـصویر مـزار
grave shahid