پروفایل شهید – پرتال جامع شهدای دانشجو استان گیلان

در صورت مغایرت اطلاعات شهید، مراتب را اعلام فرمایید باسپاس

اسدالله حاجی خانی رودسری

شهید دفاع مقدس

اطــــلاعــــات فــــردی شــــهید

نـــــام :

اسدالله

نـــــام خـــــانوادگـــــی :

حاجی خانی رودسری

نـــــام پـــــدر :

عزت

تـــــاریخ تـــــولـــــد :

1337/11/11

مـــــحل تـــــولـــــد :

رودسر

ســـــن :

دانشــجـوی :

شهید بهشتی

رشــــته تحصــــیلی :

اقتصاد و علوم سیاسی

وضـــــعیت تــــاهــــل :

مجرد

تـعـــداد فـــرزنـد :

دســـــته اعـــــزامـــــی :

سپاه

مســــئولــــیت :

فرمانده گروهان پاسگاه شهابیه

دانشجوی بسيجی شهيد اسد الله حاجی خانی در سال 1337 در شهرستان رودسر در خانواده ای مسلمان و متعهد به آداب و سنن اسلامی به دنيا آمد. او توانست تمامی مقاطع تحصيلی را يکی پس از ديگری با موفقيت سپری نمايد و با شرکت در کنکور سراسری در رشته ی علوم سياسی دانشگاه شهيد بهشتی تهران پذيرفته و مشغول به تحصيل گرددد. او که در خانواده ای پاک و بی آلايش تربيت يافته بود ،اهميت خاصی به رعايت مسايل اسلامی داشت.متانت و پرهيز کاری اش زبانزد همه بود. از منيت پرهيز می نمود و به سوی تقوا و کمال و ايمان گام بر می داشت .او از اسراف پرهيز می کرد و توجه خاصی به نهی از منکر داشت. اسداله همان طوری که به پرورش فکر و روح توجه خاصی می نمود به پرورش جسم و حفظ سلامت آن نيز توجه لازم را می نمود و با روی آوردن به ورزش های سالم از جمله کوهنوردی به اين امر همت می گماشت.شهيد حاجی خانی برای آگاهی از مبانی و اصول اعتقادی در اکثر اوقات قرآن ،مفاتيح،تفسيرالميزان و نيز آثار استاد شهيد مطهری همت می گماشت. در شرايطی که فضای دانشگاه، آلوده وفساد در آن رايج بود، او کمر همت بسته و به ياری ديگر دانشجويان هم فکر خود به تقويت انجمن اسلامی دانشگاه می پرداخت و با تأسيس کتابخانه ای در دانشگاه زمينه مطالعه دانشجويان و تقويت معنوی آنان را فراهم می نمود. شهيد حاجی خانی به ولايت عشق می ورزيد و اطاعت از آن را به ديگران توصيه می کرد. او با آغاز حمله دشمنانه حکومت بعث عراق به سر زمين مان لباس رزم بر تن نمود و راهی مناطق جنگی شد،شهيد حاجی خانی در اولين حضورش در ميدانهای نبرد در عمليات فتح المبين از ناحيه دست راست به شدت مجروح گرديد. پس از عمليات و بهبودی نسبی مجدد راهی دانشگاه گرديد تا از سنگر علم و دانش غافل نماند. عبادت و بندگی به درگاه ايزد لا يتناهی بسيار متوجه شهيد خانی بود به طوری که با تنی دردمند و دستی مجروح نيمه های شب برای نماز شبانه به پا می خاست و با معبودش راز و نياز می نمود. شهيد حاجی خانی با حمايت از انقلاب و در زير سايه رهبری، روحيه ای سرشار از عشق و خشوع به خدا را در خود ذخيره ساخته بود و سرانجام پس از شرکت در عمليات بيت المقدس با وجود جراحات زياد به بدن و درخواستهای فرمانده اش مبنی بر بازگشت به عقب در عمليات غرورآفرين بيت المقدس شرکت و در تاريخ 18/2/1361 در خرمشهر شهد شيرين شهادت را نوشيده و آسمانی شد.

سال اول دبیرستان بودم و شهید اسدالله پس از شرکت در عملیات فتح المبین مجدداً به تهران آمده بود تا از دروس دانشگاه غافل نباشد. من هم برای آنکه با ایشان دیداری تازه کنم و کمی در باب مشکلات درسی خود از وی کمک بگیرم به تهران عزیمت نموده و مدتی با او بودم. طی این مدت، مدام ایشان به درسهایم توجه داشت و با حوصله و اشتیاق هر مشکلی را که در آموختن درسهایم داشتم برطرف نموده مرا راهنمایی می کرد. من هم از اینکه شهید این قدر در حقم لطف دارند، شرمنده می شدم زیرا با وجود آنکه در عملیات فتح المبین از ناحیه دست راست مجروح شده بود، اما هیچ گاه به بهانه آن، از خود بی حوصلگی نشان نمی داد. یک شب که در بستر خواب بودم، ناگهان متوجه شدم که شهید اسدالله بالای سرم هست و مرا صدا می زند. بلند شدم تا اگر کاری از دستم بر می آید برایشان انجام دهم. نیمه های شب از من خواستند بعلت مجروحیت از ناحیه دست راست به وی کمک کنم تا به عنوان نائب بر ایشان تیمم کند. من نیز خواسته اش را اجابت نموده و و با دست راست خود یاریشان نمودم تا تیمم کند. پس از مدتی که از خدمت شهید حاجی خانی خداحافظی نموده و به منزل برگشتم. ایشان هم برای شرکت در عملیات بیت المقدس عازم جبهه ها شدند و هر چقدر که فرمانده از ایشان می خواهد که به پشت جبهه جهت مداوا عزیمت کنند، قبول نکرده و می گوید: من که در این عملیات نتوانستم درست و شایسته عمل کنم! ان شاء الله در عملیات بعدی جبران می کنم. آری شهید حاجی خانی همان طور که گفته بود در عملیات بیت المقدس 2 جبران کرد. چرا که حماسه ها آفرید تا به شهادت نائل شد.

“نقل از برادر شهید“