پروفایل شهید – پرتال جامع شهدای دانشجو استان گیلان

در صورت مغایرت اطلاعات شهید، مراتب را اعلام فرمایید باسپاس

مجید زحمتکش کنارسری

شهید دفاع مقدس

اطــــلاعــــات فــــردی شــــهید

نـــــام :

مجید

نـــــام خـــــانوادگـــــی :

زحمتکش کنارسری

نـــــام پـــــدر :

قربان

تـــــاریخ تـــــولـــــد :

1340/02/16

مـــــحل تـــــولـــــد :

کنارسر کوچصفهان

ســـــن :

دانشــجـوی :

آزاد اسلامی واحد رشت

رشــــته تحصــــیلی :

عربی

وضـــــعیت تــــاهــــل :

مجرد

تـعـــداد فـــرزنـد :

دســـــته اعـــــزامـــــی :

بسیج

مســــئولــــیت :

معاون واحد عملیات تعاون رزمی

ان الله يحب الذين يقاتلون في سبيل الله صفا كانهم بنيان مرصوص با سلام به منجي عالم بشريت امام زمان (عج) و نائب ايشان حضرت امام خميني (ره) و با سلام به جميع علما و اسلام و مردم شهيدپرور و خصوصاً خانواده شهداء در اين برهه از زمان كه حضرت امام رفتن به جبهه حق عليه كفر را از اهم واجبات دانستند و لازم مي دانند كه كليه نيروها بسيج شده و ريشه صدام و كفر جهاني را بركنند. توفيق حاصل گشت كه همراه برادران به اين مدرسه انسان سازي رفته و انشاء الله ريشه فتنه خشكانده شود. اكنون با توجه به آمادگي مردم مسلمان ايران شعار جنگ جنگ تا پيروزي به شعار جنگ جنگ تا رفع فتنه در عالم ارتقاء پيدا كرده است و حضرت محمد (س) هم گرفتار جنگ و فتنه بودند و مدام جنگ داشتند. مگر ايشان را مجال و مهلت سازندگي مي دادند. حضرت اميرالمؤمنين و بقيه ائمه اطهار هم گرفتار جنگ و عداوت بودند. خداوند مي فرمايد جنگ جنگ تا رفع فتنه. بارها خواستم به جبهه بروم، توفيق حاصل نشد اما اينكه با ميل و رضاي قلبي به جبهه مي روم تا انشاء الله با پيروزي برگردم و هدف پيروزي ولي اگر انشاء الله خداوند توفيق داد از شهادت استقبال مي كنم و از خداوند تبارك و تعالي مي خواهم مرا به عنوان شهيد بپذيرد و از حق خود درگذرد و من چشم اميد به خداوند حضرت رسول و شفاعت ائمه اطهار و پذيرش ايشان و شمايان را دارم. آنهايي كه به هر نحو صداي مرا استماع خواهند نمود و مي خواهم كه از حق خودشان درگذرند. از پدر و مادرم مي خواهم كه از حق خود درگذرند. من هيچ گاه حق آنها را رعايت نكردم. انشاء الله مسير حق را بپيمايند و تاب آورند. صبر كنند. خداوند صابران را دوست مي دارد. آبروي مرا حفظ كنيد. از دوستان خود تقاضا دارم اخلاق اسلامي را سرلوحه امور قرار دهند. تقوا پيشه كنيد. گرچه همه اينها را دارند ولاكن اندرز يك برادر كوچك است.از جميع مومنين و اهالي مي خواهم كه شهادت دهند كه من حقير انسان مسلمان و مؤمني بودم. چون شهادت چهل نفر مؤمن و مسلمان انسان را به بهشت مي برد. از آنجا كه در ماه مبارك رمضان و ديگر ماهها خون به دل حزب الله مي كنند مي خواهم به خود آمده و به مسير حق بازگردند و توبه كنند. روا نيست عده اي مشغول عبادت حق و شما غافل باشيد. عده اي خود را تبار كنند و شما همچنان شرارت كنيد. بنده باشيد، عبد باشيد. مردم به جبهه كمك كنند. به مسجد بروند. جوانها لهو و لغب را كنار گذارند. آنهايي كه نماز مي خوانند، روزه مي گيرند، هي نفرمايند جنگ چه هست. فلان چيز گران است. مخالفت با مقام ولايت نكنند. اعمال خود را باطل نكنند. براي شما آرزوي توفيق دارم برادر كوچكتان مجيد زحمتكش

شهيد مجيد زحمتكش در سال هزار و سيصد و چهل در خانواده اي متدين ديده به جهان گشود . مجيد مقاطع تحصيلي را يكي پس از ديگري با همه مشكلاتي كه در روستا برخودار بود پشت سر گذاشت و به دانشگاه تربيت معلم زنجان راه يافت و مشغول به ادامه تحصيلات عالي گرديد . مجيد از سال 1357 همزمان با حركت توفنده امت مسلمان به رهبري زعيم عاليقدر حضرت امام خميني (ره) در جريانات سياسي و انقلابي قرار گرفت و از سر عشق و ايثار جان تلاش و فعاليت كرد و از اسلام و انقلاب پاسداري نمود . شهيد مجيد زحمتكش؛ جواني بي آلايش، قانع و جوياي معرفت كه به آموختن علم و بارور كردن قوه شناخت خويش و درست انديشيدن و درعين حال درحل مشكلات پيرامون مسائل مختلف تلاشي مضاعف داشت و نيز در كارهاي كشاورزي كمك حال خانواده بود و در مسجد امير المومنين كنارسر كوچصفهان به كلاس هاي تعليم و آموزش قرآن رونقي ديگر بخشيد و در اداي فريضه نماز جماعت تاكيد مي ورزيد و مريدي مخلص و گوش بفرمان فتواي مقام ولايت حضرت امام خميني (ره)؛ تحت هر شرايطي را بر خود واجب مي دانست و در روابط و معاشرت خود با خلق الله بسيار مواظبت و مراقبت مي نمود كه مبادا موجب دلگيري و يا ناراحتي كسي را فراهم سازد و از عشق و عطوفتي سرشار در مقابل اطرافيان برخودار بود وبا مطالعه از افكار و آثار پاره تن حضرت امام (ره) ؛ استاد شهيد مرتضي مطهري بهره هاي فراواني برد . با وجودئيكه دو برادر ديگر آقا مجيد در مناطق نبرد حق عليه باطل حضور داشتند ليكن بر خود تكليف دانست و معتقد بود كه حضور در مناطق نبرد با كفار بعثي را بايد هر كسي بر خود يك وظيفه بداند و سرانجام در منطقه حاج عمران و در عمليات كربلاي 2 به مقام شهادت نائل آمد و به قافله شهدا پيوست . (( روحش شاد و ياد و خاطره اش گرامي باد ))

تعطیلات پایان ترم مجید شروع شده بود که یک روز صبح نزد ما آمد و گفت که تصمیم گرفته ام تا به جبهه اعزام شوم و این مدت کوتاه را نیز جهت ادای وظیفه،خدمت نمایم. بعد از بیان درخواستش به ایشان گفتم که مجید جان یکی از برادرهایت در جبهه سومار است و دیگری نیز در جبهه حمیدیه اهواز انجام وظیفه می کند، من و مادرتان نیز پا به سن هستیم و حداقل یکی از شما باید در کنار ماباشید تا مارا حمایت کند و در صورت نیاز عصای دست ما باشد. شهید مجید زحمتکش پس از شنیدن سخنان ما چنین جواب داد: پدر و مادر عزیزم امام فرموده اند که بر تمامی مردم واجب است تا به جبهه ها بروند و از کیان و حریم کشور بر علیه دشمن مهاجم دفاع کنند و حال کسی دنبال من نیامده و من به دلخواه این را و مسیر را انتخاب نموده ام. زیرا در شرایط کنونی رفتن به جبهه ی تکلیف است. پس از شنیدن نظر مجید و آگاهی از هدفش ما دیگر چیزی نگفتیم و بعد معلوم شد که فردا باید اعزام شوند. صبح روز بعد وقت خداحافظی به مجید گفتم: انشاءالله وقتی از جبهه برگشتی برای زیارت امام رضا (ع) به مشهد می رویم. لازم به ذکر است که هرگاه برادران مجید برای اعزام به جبهه آماده می شدند، شهید ما را از بدرقه کردن آنها منع می کرد و هیچ گاه راغب نبود تا برادرانش را تا لحظه آخر همراهی کنیم. زیرا احساس می کرد شاید در روحیه آنها اثر منفی بگذارد. اما آن روز که قرار شد خودش اعزام شود بسیار مشتاق بود که محل اعزام او را همراهی کنیم و با وی تا کنار ماشینی که جبهه می رود حرکت کنیم این مسئله برایم بسیار تعجب آور بود. قریب 45 روز از رفتن مجید می گذشت و ما توسط تلگراف از حال و احوال او باخبر می شدیم! حتی یک روز در تلگرافی از ما خواست که مقداری از جزوات تحصیلی وی را برایش ارسال کنیم تا در سنگر جبهه جنگ نه تنها با سلاحهای آتشین بلکه با دنبال کردن علم و دانش نیز به رویارویی با دشمن بپردازد. ما نیز همانطور که می خواست عمل کردیم. اما بعد از گذشت چند روز جزوات و نامه های او برگشت داده شد! آری شهید مجید زحمتکش در سنگر و جبهه دفاع از حق تکلیفی را که بر دوش داشت به نحو احسن انجام داد تا در پیشگاه خداوند با دستی پر مهر و قلبی مالامال از شور الهی وارد حریم عشق شود.

” نقل از پدر و مادر شهید “