در صورت مغایرت اطلاعات شهید، مراتب را اعلام فرمایید باسپاس
اطــــلاعــــات فــــردی شــــهید
نـــــام :
نوراله
نـــــام خـــــانوادگـــــی :
میرزایی پور
نـــــام پـــــدر :
نوروز علی
تـــــاریخ تـــــولـــــد :
1337/10/22
مـــــحل تـــــولـــــد :
لوشان
ســـــن :
22
دانشــجـوی :
علوم پزشکی تهران
رشــــته تحصــــیلی :
پزشکی
وضـــــعیت تــــاهــــل :
مجرد
تـعـــداد فـــرزنـد :
-
دســـــته اعـــــزامـــــی :
سپاه
مســــئولــــیت :
امدادگر-بیمارستان صحرایی

شهید دکتر نورالله میرزائی پور در سال 1338 در خانواده ای مسلمان و متدین به دین مبین اسلام ساکن شهرستان لوشان پا به عرصه وجود گذاشت . پدر وی به شغل کشاورزی اشتغال داشت و نورالله در دامنه ای خرم و سر سبز زیبا دوران کودکی را سپری کرد و جهت کسب تحصیل علم و دانش راهی مدرسه شد و تحصیلات ابتدایی تا دبیرستان را با موفقیت چشمگیری پشت سر گذاشت و بلافاصه در آزمون کنکورسراسری نیز شرکت و در دو رشته پزشکی و مهندس یپتروشیمی پذیرفته شد . ایشان با تدبیر و آینده نگری جهت رسیدن به فیض بیشتر رشته پزشکی را پذیرفت و در دانشگاه تهران مشغول تحصیل گردید و معتقد بود که در حکومت جور و ستم پهلوی در رشته پزشکی بهتر می تواند برای رضای خدا ، تلاش و کار و خدمت به بندگان خدا نماید . نورالله از نه سالگی کلام الله مجید را فرا گرفت و علاقه وافری به تلاوت قرآن مجید داشت و انس با قرآن چنان تاثیر عمیقی بر روح و جسمش گذاشته بود که برای زندگی هفتگی اش خود بخود ناظر اعمالش می گردید وپایان هر هفته به بررسی عملکرد خویش می پرداخت و در صدد رفع نقاط ضعفش بر می آمد و همواره خدا را گواه و ناظر بر اعمالش می دید و از اوقاتش به بهترین نحو ممکن استفاده می نمود . ایشان در 21 رمضان المبارک سال 57 پس از قیام مردم قم و تبریز اولین کسی بود که بانگ امام خمینی (رض) علیه ظلم حکومت منهوس پهلوی را در مسجد جامع لوشان فریاد کرد و پس از یک ساعت سخنرانی در آن روز توسط ماموران ساواک دستگیر و به رشت منتقل گردید و پس از مدتی آزاد شد . نورالله در دانشگاه نیز بیکار ننشت و به افشاء بیداد حکومت جور پهلوی و روشن گری دانشجویان با اسلام ناب محمدی وشخصیت امام خمینی(رض) همتی وافر گذاشت . نورالله چون شناخت کافی از گروهکهای ملحد چون مجاهدین خلق (منافقین) داشت تمام توانش را جزم کرد و به روشنگری و تبین مبانی اعتقادی آنها برای نسل جوان و نوجوان لوشان پرداخت و بدین سان توانست مانع جذب جوانان به گروهکهای الهادی شود . نورالله می گفت : همه باید عاشقانه به امام خمینی عشق بورزیم و از تمامی فرامین و دستوراتش اطاعت محض نمائیم و همواره و در هر شرایطی پیرومحض ولایت فقیه باشیم ایشان معتقد بود انسان باید نفس سرکشش را تنبیه نماید و خود اینکار را با توکل به خداوند و توسل به ائمه هدی (ع) و با عبادات و روزه داری و مطالعه انجام می داد . بعد از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی مسئولیت بسیج مستضعفان شهرستان رودبار را بعهده گرفت و با توجه به مشغله فراوانی که داشت و می بایستی از یک سو برای تدریس در مدارس تهران و از سوی دیگر برای گذراندن طرح دانشگاه اش در بیمارستان های تهران حضور پیدا می کرد اما توانست با توان و همت والایش در سازماندهی و جذب نیروهای جوان و گسترش بسیج در لوشان و اطراف رود بار بصورت شایانی بدرخشد . با آغاز تهاجم نظامی حکومت بحث علیه میهن اسلامی ایران بر خود واجب دانست به ندای (( هل من ناصر ینصرنی حضرت ابا عبدالله الحسین (ع) )) که اینکه و در این عصر و زمانه،از حلقوم فرزندش روح الله ؛ به گوش می رسید لبیک گوید و بدینسان به جبهه مالکیه سوسنگرد چادرامدادی بر پا کرد. با وجودیکه پزشک بود و می بایست در بیمارستان اهواز مستقر می شد اما نپذیرفت و خواست تا در نزدیکترین مقر به خط مقدم جبهه باشد تا در کوتاهترین مدت زمان ممکن به مداوای مجروحین بپردازد . ایشان در 12/12/59 در حالیکه بدنبال نجات رزمنده زخمی بود زیر رگبار کاتیوشای صدامیان قرار گرفت و دعوت حق را لبیک گفت و به عرشیان پیوست ، و در میان حزن و اندوه مردم رودبار و لوشان با شکوه فراوان تشیع گشت و در امام زاده حمزه لوشان به خاک سپرده شد . (( روحش شاد و یاد و خاطره اش گرامی باد.))

وصیت نامه شهید دکتر نورالله میرزایی پور- شهرستان رودبار- لوشان ( من طلبنی وجدنی و من وجدنی عرفنی و من عرفنی عشقنی و من عشقنی عشقته و من عشقته قتلته و من قتلته فعلی دیته و من دیته ما نادیته) ((حدیث قدسی)) (هر کس که مرا طلب کند خواهد یافت و هر کس که مرا بیابد خواهد شناخت و هر کس که مرا بشناسد عاشقم خواهد شد و هر کس که عاشقش کردم او را خواهم کشت و هر کس را که بکشم دیه او بر گردن من خواهد بود و هرکس که دیه اش بر گردن من باشد دیه اش را خواهم پرداخت.) باری پس از مدت های طولانی جنگ با نفس ،شاید کمی بر او غلبه کرده و درک کردم که مرگ یک واقعیتی زیبا در جریان زندگی یک انسان است. دلم قرص شد که یک روز هم به طور اطمینان سراغ من می آید چه بهتر که مردانه آن را بپذیری و آخرین حربه ای که در آن جا می توانی از اختیار استفاده کنی همین مرگ است .نتیجتاً به این فکر افتادم که اکنون با وضعیت جنگ باید به فکر این باشم که یک وصیت نامه بیشتر چیزهای درونم را منعکس می کند بنویسم تا اگر به درگاه باری تعالی شتافتم شاید و باز بلکه شاید نوری کم سو در میان شعله های فروزان عشق ها و آگاهی های بزرگ دیگر که مردان بزرگ چون محمد(ص)،علی (ع) ،حسین(ع) ،تا امروز افروختند برای یکی از افراد خانواده ام روشن باشد. شاید راه به سمت نور یابند و با حرکت و تلاش موفق به دست یابی به مدارج عالیه انسانی شوند.باری می خواهم بگویم که من معتقد به مبداء و معاد بوده و نبوت ،امامت و عدل خدا وقتی است که سابقه ی اعتقادی جامعه و افراد بزرگی که به آن معتقد بودند من در بودنشان شکی ندارم . ولی یک مطلب را بگویم که این عشق و نور به علت این که من قاصر ،بد بخت ،بیچاره،گنهکار چون حاضر بر ترک بعضی از گناهان نبوده وخلاصه هر وضعی که تصور می شود مجبور به انجام آنها می شوم خیلی خیلی از حقیقت که باید در دل من روشن گردد عقب مانده ام. دلم از این مسئله خیلی درد گرفته حتی در موقع نوشتن این ها از شدت درد دارم می گریم ،بلایی بزرگ تر از این برایم نازل نشد. در این مسئله این که در رابطه با انجام عمل نیز ندارم ولی اصلاً نمی دانم که چه طور می شود، شاید گمان کنم که ختم الله شده ام. خدایا در این لحظات از تو می خواهم که اگر این بلای مرا درمان نکنی من چه طور طاقت عذاب قیامت را تحمل کنم خدا کمکم کن. بله برادر یا خواهری که این سطور را می خوانی ،من تا کنون آن طور که باید و شاید دست به حقیقت نیافته ام که در دلم سنگین شده تا با آن آرامش قلب پیدا کنم و حتی بعضی یافته ها را نیز عمل نمی کنم یک گناه مهلک من انجام گناه کبیره است. خدایا خودت می دانی که من این را برای زنده بودن نمی نویسم. ولی خدایا می خواهم دردها و رنج هایم را بنویسم شاید هم اشتباه می کنم که این طور می نویسم .خدایا خودت کمک کن. خلاصه اگر زنده ماندم می روم و می روم و می روم دنبال حقیقت اگر هم ... مردم خلاصه نمی دانم تکلیف من چه خواهد شد.

       

جـــــزئیــــات شـــــهادت
تـاریخ شـهادت :
1359/12/12
مـحل شـهادت :
سوسنگرد
عـملیـات :
-
نـحوه شـهادت :
اصابت گلوله راکت
مــــحل مـــــزار :
امامزاده حمزه لوشان
درصورتی که تصویر، اطلاعات و یا خاطره ای مرتبط با شهید در اختیار دارید با ما به اشتراک بگذارید

اطلاعات شهدا

  • این فیلد برای اعتبار سنجی است و باید بدون تغییر باقی بماند .
تـصویر مـزار
grave shahid