در صورت مغایرت اطلاعات شهید، مراتب را اعلام فرمایید باسپاس
اطــــلاعــــات فــــردی شــــهید
نـــــام :
علیرضا
نـــــام خـــــانوادگـــــی :
صفا جو
نـــــام پـــــدر :
علی
تـــــاریخ تـــــولـــــد :
1340/06/20
مـــــحل تـــــولـــــد :
انزلی
ســـــن :
24
دانشــجـوی :
دانشگاه تهران
رشــــته تحصــــیلی :
علوم اجتماعی
وضـــــعیت تــــاهــــل :
متاهل
تـعـــداد فـــرزنـد :
یک دختر
دســـــته اعـــــزامـــــی :
سپاه
مســــئولــــیت :
فرمانده گروهان آبی خاکی گردان مهندس

-شهید علیرضا صفا جو شهریور 1340 در شهرستان بندر انزلی در خانواده ای متدین ، اهل ورع و پرهیزگاری پا به عرصه هستی نهاد . در محیطی که نقشی از عشق و دلدادگی به اسلام آن را مزین کرده بود ، پرورش یافت و در زادگاهش وارد مدرسه شد تا چراغ دانش را برافروزد و یاریگر محرومین و سربلندی عزت و آزادگی باشد . علیرضا با ورود به مدرسه استعداد ذاتی خود را بروز داد و بسیار مورد توجه و عنایت معلمین قرار گرفت . زمانی که برای کسب علم در دبیرستان فردوسی مشغول به تحصیل شد فصل دیگری از زندگی را آغاز کرد ، زیرا نسیم خوش انقلاب اسلامی وزیدن گرفت و علیرضا نیز به همراه دوستان مذهبی و حزب الهی شهرستان بندر انزلی درنگ را برخود جایز ندید و به صفوف مبارزان پیوست و به ندای رهبری معظم ، این حرکت رهایی بخش را لبیک گفت و در حد وسع و توان به تلاش و تکاپو پرداخت . آنگاه که جشن پیروزی را برپا کردند روح بزرگ او به آرامش رسید و خود را برای ادامه ی مسیر و دفاع از دست آورد های انقلاب آماده کرد . علیرضا همزمان ضمن دفاع از حقوق مظلوم و مبارزه با ظالم ، علم را رها نکرد و بلافاصله پس از احذ دیپلم سال 1359 در مرکز تربیت معلم ساری پذیرفته شد . بعد از اتمام تحصیل موفق به دریافت مدرک فوق دیپلم شد و به عنوان بازرس در آموزش و پرورش شهرستان بندر انزلی برای بالا بردن سطح علمی ، آموزشی و رفاهی دانش آموزان به فرهنگ و علم و تربیت جامعه خدمت می کرد . شهید علیرضا صفاجو تجسمی از اخلاص و صداقت ، پاکی و بی ریایی بود و با اعمال و حرکات خود ، معرّف کم نظیری در عمل کردن به اخلاق اسلامی محسوب می شد و با انجام معروفات و ایستادگی در مقابل منکرات در ترویج ارزش های ارزنده ای از خود نشان داد .با شروع جنگ تحمیلی علیرضا به اتفاق دوستان همپیمان خود از جمله شهید بهرام گل آور و شهید فرامرزی به منظور ادای تکلیف عازم مناطق عملیاتی شدند تا در حفظ و حراست از کیان کشور اسلامی ایران از خود رشادت ها نشان دهند . علیرضا آرزویش خدمت کردن به دین خدا و خلق ا... بود . به همین دلیل تصمیم گرفت به کاروان جهادگران مخلص بپیوندد تا هم سهمی در خدمت به مناطق محروم و مردم بی بضاعت داشته باشد و هم در میدان نبرد با کفر در صف نخست رزمندگان قرار گیرد . علیرضا در سال 1362 به اصرار خانواده همسری محجبه و از جنس خودش انتخاب نمود و بعد ها همسرش تکیه گاه محکم برای جهادگری های وی به حساب می آمد . علیرضا وجودش را وقف دفاع از ارزش های اسلامی و انقلاب نمود ودر اطاعت امر و اجابت خواسته های رهبر و مقتدایش در زمره خادمان صدیق قرار داشت تا در دفتر حماسه ها و جانفشانی ها یادگاری را با قلم سبز جان بنگارد و به جاودانگی برسد . پس از مشرف شدن به خانه خدا در سال 1364 توانست در رشته علوم اجتماعی دانشگاه تهران قبول شود . با آنکه علیرضا بارها در جبهه های جنگ بدنش مورد اصابت تیر و ترکش دشمن قرار گرفته بود اما لحظه ای سنگر همرزمانش را خالی نگذاشت و همچنان آفرینده لحظات ناب عشق در جبهه ها بود . شهید علیرضا صفاجو مال دنیا را نپسندید و همسر و فرزندان خود را سفیران عشق به خدا و انقلاب بعد از خود می دانست . سرانجام در نخستین فصی بهار 1365 بعنوان مسئول روابط عمومی گردان به همراه همرزمان جهادگر خود ، راهی منطقه جنوب شد و پس از خلق زیباترین صحنه های ایثارگری بر اثر اصابت ترکش ، خاک جبهه فاو را با خون پاکش مزین ساخت و روح بلندش به بارگاه اقدس الهی پرواز کرد و پیام آزادگی را در صحیفه سنگری از جنس عشق برای آنان که تشنه شناخت معرفت و ایثارند از خود بجای گذاشت .

-یا ایها الذین امنوا اهل ادکلم علی تجاره تنجیکم من عذاب الیم تومنون بالله و رسوله تجاهدون فی سبیل الله بامواتکم و انفسکم ذالکم خیر لکم ان کنتم تعلمون ( سوره صف 9 – 11) به غفلت روزگار من سر آمد هستم آن رهرو که راه عمر را پیوسته خواب آلود پیمودم این اوراقی را که مشاهده می کنید وصیت نامه بنده گناهکار و حقیر و ذلیل علیرضا صفاجو است که با چشم خواب آلود راه عمر را طی کرده و همواره با غفلت زندگی کرد. بنده ای که سراسر عمرش را با گناه سپری نمود و سر آخر به امید نجات خود از این همه معاصی رو به صحرای انابه و توبه نمود. بار الها تو شاهدی که غیر از این راه توبه نتوانستم درب دیگری را بزنم و به امید هدایت تو به این بیابانهای مقدس که عاشقان تو از این معبر عبور کرده اند پای نهادم بار الها اگر کناهانم را نبخشی به چه کسی رو آورم. خودت می دانی که غیر از تو کس دیگری ندارم بر این بنده گناهکار رحم فرما و مرا در سایه عطوفت خود قرار ده. برادران و خواهرانم، پدر و مارد گرامیم و همسر گرامیم، دختر کوچکم، زندگی و سرنوشت من پند بگیرید و پرده های غفلت را بدرید و بر عهد با خدایتان محکم و استوار بایستید، مبادا که شیطان پرده های کثیف زندگی دنیا را در دیدگانتان گرایش دهد و فریبتان دهد زندگی من نمونه ای از این فریب شیطان است مگر این که دست رحمت الهی مرا از این چاه ظلمانی نجات دهد. مادر گرامی ام چه بسیار زحمت ها برایم کشیدی هنوز به یاد محبت های تو هستم. ناراحت نباش تو وظیفه خود را دربرابر من تمام و کمال انجام دادی من ناراحتم کهنتوانستم حق تو را ادا نمایم و بر اثر جاهل بودن قدر تو را ندانم مادرم تو به قرآن و دعا علاقه زیادی داری و قرآن را خوب یاد بگیر برایم قرآن بخوان شاید خدا به واسطه قلب صاف و بی غل ئ غش تو از گناهانم بگذرد. پدر و مادر گرامی ام از شما بخاطر این همه محبت و گذشت در زندگی مشترکم امیدوارم خداوند اجر شما را بدهد بنده که عاجزم. پدر گرامی ام هنوز سخنان نصیحت آمیز تو در گوشم زمزمه می کند بعد از هر نماز برای پیروزی رزمندگان اسلام دعا کن و همواره در کسب و کارت خدا را ناظر بدان و ناراحت نباش چرا که امانت را به دست صاحب اصلیش خداوند تبارک و تعالی سپردی. برادران عزیزم، روی سخن با شماست امیدوارم زندگی من برای شما سرمشق باشد مثل من خواب آلود و غفلت زده نباشید، سیروس عزیزم امیدوارم همواره پدر با اقتداری برای فرزندانت باشی و معنویت را بیش از پیش در درونت حاکم گردانی و اما برادرم محمد رضا که خود رزمنده ای شجاع هستی امیدوارم که با تعیین راه روشن برای اینده خود سرنوشت صحیح برای خود رقم زنی و تو ای بهروز عصای پدر و مارد باید باشی با رفتاری صحیح و متین. و اما خواهر گرامی ام نگذار مادیات تو را درخود فرو برد و نماز شب بخوان و در آن دعا برای من را فراموش نکن رسالت تو سنگین است امیدوارم هر چه بیشتر در تربیت فرزندانت موفق باشی. و اما داماد گرامی ام که چون برادر تو را دوست دارم امیدوارم هرچه بیشتر رفتار و اخلاقت را بر موازین اسلامی منطبق کنی دل بیش از حد به اسلام مبند چرا که غافله مرگ در پشت هر منزلی خوابیده است. و اما دوستان و برادران عزیزم، دل به این شهر قدرت طلبان و عافیت طلبان مبندید تنها راه نجات شما خروج و مهاجرت از شهر است این شهر برای بچه های حزب ال... چون مرداب می ماند بگذار قدرت طلبان هر چه می خواهند بکنند. و اما برادر عزیزم حجت اسلام احمد رضا یزدانی نماز های زیادی بدهکارم فکر کنم دو یا سه سال بیشتر باشد، با همکاری مصطفی و دیگر برادران ایمانی ام هرچقدر که می توانی برایم نماز قضا بخوانی و حتما در مجالس من شرکت کنید مردم را شاد کنید و مقدار چهار ماه روزه بدهکارم که انشاالله سیروس و محمد رضا و اگر برادران دیگر مایل باشند می توانند به نیابت از بنده انجام دهند، وجودم برای شما باعث زحمت بود و مرگ من برای شما زحمت بیشتری شده است. برادران و خواهران من ، پدر و مادر و همسر گرامی ام . دختر کوچکم، از سرنوشت من پند بگیرید و پرده های غفلت را بدرید و بر عهد با خدایان محکم و استوار بایستید . مبادا مه شیطان پرده های کثیف زندگی دنیا را در دیدگانت آرایش دهد و فریبتان دهد . زندگی من نمونه ای از این فریب شیطان است ، مگر اینکه دست رحمت الهی مرا از این چاه ظلماتی نجات دهد . مادر گرامی ام ، چه بسیار زحمت ها برایم کشیدی ، هنوز به یاد محبت های تو هستم ، ناراحت نباش تو وظیفه خود را در برابر من تمام و کمال انجام دادی . من ناراحتم که نتوانستم حق تو را اداء نمایم و بر اثر جاهل بودنم قدر تو را بدانم . مادرم تو به دعا و قرآن علاقه زیادی داری ، قرآن را خوب یاد بگیر و برایم قرآن بخوان . شاید خدا به واسطه قلب صاف و بی غل وغش تو از گناهانم بگذرد . همسر فداکارم ، از تو متشکرم بخاطر این همه مهربانی و گذشت که در زندگی خانوادگی داشته ای ،بهتر از تو کسی برایم نمی توانست باشد . در رابطه با آینده تو ، هر چه اسلام می گوید به آن تن ده زیرا با این کار مرا خوشحال می کنی . از خواندن قرآن برایم کوتاهی نکن و اما دوست دارم فاطمه را با اخلاق خوب خودت الگویی از فاطمه (س) در آوری . امیدوارم ناراحت نباشی و به دیگران روحیه دهی ، چرا که افتخار همسر شهید بودن نصیب تو شده است . از تو بخاطر همه گذشته هایت متشکرم . امیدوارم مرا حلال نمایی چرا که خیلی تو را اذیت کردم و با خواسته های زیادی باعث زحمتت شدم . از خداوند متعال خواستارم همه شما عزیزان را برای خدمتگذاری به اسلام و مسلمین حفظ نماید . همه برای سلامتی جان امام و پیروزی رزمندگان اسلام دعا نمایید .

   

جـــــزئیــــات شـــــهادت
تـاریخ شـهادت :
1365/02/23
مـحل شـهادت :
فاو
عـملیـات :
والفجر 8
نـحوه شـهادت :
اصابت ترکش به هردو ر
مــــحل مـــــزار :
گلزار شهدای انزلی
درصورتی که تصویر، اطلاعات و یا خاطره ای مرتبط با شهید در اختیار دارید با ما به اشتراک بگذارید

اطلاعات شهدا

  • این فیلد برای اعتبار سنجی است و باید بدون تغییر باقی بماند .
تـصویر مـزار
grave shahid