بسیجی شهید ٬ نادر خسرو پور در سال 1344 در شهرستان ماسال زمینی شد . کودکی وی ٬ در میان خانواده ای دیندار و با تقوا سپری شد . وی تحصیلات ابتدایی خود را تا مقطع دیپلم در زادگاهش با موفقیت سپری کرد و پس از آن ٬ با شرکت در کنکور در رشته ی دینی و عربی دانشگاه مشهد پذیرفته و به تحصیل پرداخت . با ادامه ی حملات بی امان دشمن به مناطق جنوب و جنوب غرب کشور ٬ وی تاب ماندن در شهر را از دست داد و در سال 62 برای اولین بار با بر تن نمودن لباس زیبای بسیجی ٬ سنگر علم و دانش را رها و وارد سنگر جهاد شد و در باختران به مبارزه با دشمنان اسلام پرداخت .شهید خسرو پور جوانی آرام ٬ بشاش ٬ خوش طبع ٬ ملایم و نسبت به حق الناس بسیار حساس بود . در امر شئونات اسلامی و حجاب و مسائل دینی ٬ تعهد و حساسیت زیادی از خود نشان می داد. وی در کارهای سخت و پر مشقت شانه خالی نمی کرد و با توکل به خدا بر مشکلات فائق می آمد . اطلاعات و آگاهی وی در زمینه های دینی و مذهبی و عقیدتی به حدی بود که در مباحثه با جوانان سست ایمان با خوش رویی و آگاهی کامل ٬ آنان را به سوی خود می کشاند تا در مسیر هدایت و حق شناسی گام بردارند . شهید ٬ کتب استاد مطهری و نهج البلاغه را بیشتر مطالعه می نمود و اوقات فراغت را با دیگر دوستان مذهبی به فعالیت دینی می پرداخت . شهید خسرو پور ٬ از وقت ٬ حداکثر استفاده را می برد تا بتواند لذت بخش ترین لحظات را در جوار مقربین الهی با سجده بر معبودش بایستد و اثری جاوید از خود بر جای گذارد . شهید ٬ در وصیت نامه ی خود ٬ هدف از رفتن به جبهه را ٬ خدمت به اسلام و انقلاب اسلامی عنوان نموده و پشتیبانی از امام و حفظ خون شهدا را از وظائف اصلی و مهم مردم ایران بر شمرده است . وی پس از اولین حضور در جبهه ٬ یکبار به شدت مجروح و به بیمارستان باختران انتقال داده شد .بر اثر اصابت ترکش های بی امان دشمن به بدن ٬ پس از مداوا به دلیل پاره شدن لباس وی ٬ به وی لباس تازه داده شد که او پس از مراجعت به منزل در همه ی برنامه ها ٬ از ان استفاده می نمود که پس ازچند سال ٬ فرسوده گشته بود که به خاطر این موضوع ٬ خانواده علت این امر را سوال نمودند که او در پاسخ گفته بود : «این لباس بیت المال است ٬ من نمی توانم نسبت به بیت المال بی توجه باشم . » شهیدخسرو پور ٬ پس از مدتی حضور مجدد در کلاس درس و دانشگاه ٬ با در پیش بودن عملیات های مختلف و مهم در اسفند ماه سال 64 ٬ عازم مناطق جنگی شد چراکه عشق به جهاد و سنگر دفاع ٬ آرامش را از او سلب کرده بود و او برای لبیک به پیر و مراد خود می بایست یاریگر حسین زمان خود باشد و به دفاع از اسلام به پا خیزد و از قرآن و اهل بیت ( علیه السلام ) دفاع نماید و سر انجام همو که عشق رسیدن به حضرت دوست را در سر می پرورانید ٬ در تاریخ ۴/12/1364 در منطقه ی عملیاتی فاو و در عملیات غرور آفرین والفجر ۸ بااصابت تیر و ترکش دشمن به بدن ٬ زخمی و در بیمارستان لقمان تهران ٬ جان به جان آفرین تسلیم و به آسمانیان پیوست . پیکر پاک و مطهرش پس از چند روز با حضور گسترده ی مردم شهید پرور تشییع و در گلزار شهدای این شهر ٬ به خاک سپرده شد . روحش شاد و قرین الطاف الهی باد
بسمه تعالی درود و سلام بر همه انبیاء و رسولان به خصوص خاتم پیامبران حضرت محمد (ص) و امامان بعد از او و فرزند گرانقدرش حضرت مهدی (عج) و نایب بر حقش امام امت خمینی بت شکن که از طرف خداوند برای هدایت ما انسانها به سوی نور برگزیده شدند. بار پرودگارا تو را شکر و سپاس می¬گویم که ما را در زمانی قرار دادی که حق را بشناسیم و به سوی حق گام برداریم بارالهی تو را شکر و سپاس که به ما این توفیق را دادی که به وسیله علمای بزرگ به خصوص امام امت جبهه حق و باطل را از یکدیگر تمیز دهیم و اکنون می¬خواهم که : اللهم اجعلنی من جندک.
“نقل از برادر شهید“
