در صورت مغایرت اطلاعات شهید، مراتب را اعلام فرمایید باسپاس
اطــــلاعــــات فــــردی شــــهید
نـــــام :
علی
نـــــام خـــــانوادگـــــی :
اخوین انصاری
نـــــام پـــــدر :
سمیع
تـــــاریخ تـــــولـــــد :
1323/03/29
مـــــحل تـــــولـــــد :
رودسر
ســـــن :
37
دانشــجـوی :
تربیت معلم/تهران/کانزاس/میسوری
رشــــته تحصــــیلی :
ریاضی
وضـــــعیت تــــاهــــل :
متاهل
تـعـــداد فـــرزنـد :
1 دختر
دســـــته اعـــــزامـــــی :
سپاه
مســــئولــــیت :
استاندار گیلان

شهید مهندس علی انصاری در خرداد ماه 1323 در خانواده ای ضعیف و مذهبی پا به عرصة وجود گذاشت و از همان کودکی بارقة دیانت در او متجلی گشت . پس از گذشت چند سالی وارد دبیرستان شد و در تمام ایام تحصیل از هوش و ذکاوت بسیار سرشاری برخوردار بود و از دانش آموزان رتبة اول سطوح تحصیلی به شمار می رفت . وی نسبت به همکلاسان عقب افتادة درسی خود بسیار رئوف و دلسوز بود و درصدد رفع اشکالات درسی آنها برمی آمد و گاهی بعداز ظهرها در ایام هفته کلاسهای رایگان برای فرزندان فقرا ترتیب می داد و تا سال چهارم ریاضی در رودسر به تحصیل اشتغال و سپس به علّت فقر مادی بیش از حد به دبیرستان نظام راه یافت و در سال 40 با موفقیت کامل دیپلم ریاضی را از دبیرستان نظام اخذ و سپس وارد دانشکده افسری گشت چون وی در ایام تحصیل در دبیرستان نظام به فعالیتهای تندی دست زد همین عمل باعث شد که ضد اطلاعات ارتش او را در مظان اتهام قرار دهد و از دانشکدة افسری اخراج گشت . سپس به زادگاه خود رودسر مراجعت نمود و بعد از گذراندن دورة تربیت معلم به استخدام رسمی وزارت آموزش و پرورش در آمد و شغل شریف معلمی را در پیش گرفت و در ضمن تدریس به روشنگری نوآموزان همّت گماشت و آنان را از وضع موجود آن زمان آگاه می ساخت و او اولین کسی بود که در دورة اختناق بسیار زیرکانه اولین هیئت عزاداری دانش آموزان مدارس را در شبهای محرم در مسجد تشکیل داد و هر ساله دانش آموزان را از مسجد فوق به تکایا و مساجد حرکت می داد و اشعار سوز و گدازی که از اعماق دلش در رثا حسین (ع) زبانه می کشید سر میداد و ناله می کرد و گذشته از جلسات دانش آموزی ، جلسات سیاسی مذهبی در سطوح بالاتر تشکیل داد و فعالانه شرکت می جست . بعد از 10 یا 11 سال سابقة خدمت آموزشی همراه با مبارزه و ایثار وارد دانشگاه شد و بعد از اخذ لیسانس ریاضی از دانشگاه تهران برای ادامة تحصیل و اخذ درجة دکترا به آمریکا عزیمت کرد و درجة مهندسی در رشته های صنایع سنگین و مترو را دریافت نمود و درجة دکترای ریاضی را تا تز پیش رفت و قبل از اخذ دکترای ریاضی بنا به دعوت برادر حسن غفوری فرد که آن زمان استاندار خراسان بود به ایران بازگشت و به سمت معاونت استانداری استان خراسان انتخاب ومنصوب شد .شروع و در ایام اشتغال به معلمی نسبتاً اوج گرفت . جلسات متعدد در منزل و دیگر شهرها داشت و سپس در رودسر و تنکابن تحت تعقیب ساواک قرار گرفت و چند روزی بازداشت شد و در هنگام دانشجویی به جلسات متعددی از جمله جلسات سیاسی مذهبی دکتر علی شریعتی و آیت ا… طالقانی قبل از دانشگاه شرکت کرد و خود جلسات متعددی در شهرهای قزوین، کرج ، ورامین و ساوه داشت و حتی بعضی مواقع تحت تعقیب و مجبور به اختفای خود می شد . در یکی از این تعقیب و گریزها مأمورین ساواک به منظور دستگیری او به خانه اش ریختند که خوشبختانه او نیم ساعت قبل از آمدن مأمورین ساوک به شمال عزیمت کرد . زمانی که در تهران سکونت داشتند به خدمت آیات عظام مرعشی نجفی می رفت و کسب علم و تکلیف می نمودند و از طریق ایشان با حضرت امام خمینی (ره) که ساکن نجف بودند در ارتباط بودند و حتی اعلامیه هایی که بعد از سال 42 به قم ارسال می شد به صورت دست نویس تکثیر و پخش می کردند . بعد از اخذ لیسانس از دانشگاه تهران برای ادامة مبارزات و تحصیل راهی آمریکا گشت و به عضویت انجمن اسلامی دانشجویان آمریکا و کانادا درآمد و در فلسطین با شهید چمران سردار رشی ایران آشنا شد . شهید انصاری سخنگوی دانشجویان و سخنران انجمن در ایالات آمریکا بود و سخنرانیهای تند و داغ او بر همة فارغ التحصیلان بعد از سال 53 مشهود و مشهور است و در ایام سکونت در آمریکا چن ماهی به فلسطین رفت و آموزش نظامی دید و فعالیت شبانه روزی شهید انصاری در آمریکا زبان زد همة دوستان و دانشجویان است . او در انجمن دانشجویان آمریکا و کانادا با برادر دکتر حسن غفوری فرد آشنا شد و جلسات متعددی با دانشجویان داشته و غالباً خانة مسکونی محقرش در آمریکا مکان انجمن و جلسات متعدد سیاسی مذهبی بوده است . وی در کشور بیگانه نیز آسوده نبود و مورد تعقیب سازمان جهنمی ساواک و سیا قرار داشت چون شهید انصاری در جلسات خود اختناق و ظلم بی حد و اندازة رژیم طاغوت را بیان می کرد و جنایات رژیم شاهنشاهی ایران را از دل فریاد می زد مورد غضب و تنفر دستگاه حاکمه شاه ایران و دستیاران کثیف و پلیدش واقع و ممنوع الورود به ایران اعلام شد . شهید انصاری در هنگام اقامت آقا امام خمینی در نوفل لوشاتو توی فرانسه به خدمت ایشان رسید و کسب فیض کرد . شهید انصاری اولین کسی بود که در آمریکا خود را از مجسمة آزادی آویزان کرد و داد مظلومیت ملت ایران را سر می داد و چون در خود احساس مسئولیت می کرد یک لحظه از فعالیت دست نکشید و بارها با سازمان خود فروختة منافقین از روی دلیل و منطق در آمریکا مجلس مباحثه و گفتگو داشت و بارها منافقین او را به باد کتک و دشنام می گرفتند . هنوز تز دکتری خود را ننوشته به دعوت برادر دکتر حسن غفوری فرد راهی ایران شد و کمر به خدمت طبقه مستضعف بست و در هنگام تصدی معاونت استانداری خراسان دیناری حقوق دریافت نکردند چون وی معتقد بود که خادم به ملت مستضعف نباید توفع مادی داشته باشد و اگر بگوییم او علی گونه فکر می کرد و زندگیش را بر این اساس منطبق می نمود اعراق در سخن و مبالغه در بیان نشده است زیرا زندگی سراسر عشق او به الله و رهبر خود گویای این حقیقت است . او جلسات متعددی برای آگاهی مردم و بهره وری متحسن مردم از مواهب انقلاب تشکیل می داد و نسبت به فقرا و مستمندان بسیار رئوف و مهربان بود و مال دنیا برای او ارزشی نداشت و حقیقت ایثار را به حد کمال داشت و سابقة مبارزاتی او بعد از تصدی استانداری گیلان بر کسی پوشیده نیست و سخنرانیهای تند و داغ او با استدلالات منطقی در ردّ عقاید الحادی منافقین مبین این حقیقت است که او برای اسلام و حقانیت مکتب و ارشاد مردم لحظه ای آرام نداشت و خدمت او به گیلان بسیار آشکار و روشن است و حضور او در خانه های کاه گلی روستاییان مناطق ییلاقی روشنی بخش دلهای آکنده از فقر و امید بخش حیات روستایی بود و در اکثر سخنرانیها گروه ملحد مجاهدین را به بحث و گفتگو دعوت می کرد و می توان گفت تاکنون بحث آزاد و افشاگری افکار پوچ و عقاید باطل منافقین را که شهید انصاری بیان می فرمود به نوبة خود منحصر به فرد می باشد . ضمناً فعالیتهای سیاسی و اجرایی ایشان در زمان تصدی استانداری آن مرحوم در شرایطی که خط منحرف بنی صدر حاکم و فعالیتهای شبانه روزی و همه جانبة گروهکها و بخصوص در استان گیلان با توجه به کابینة ناقص و امکانات بسیار ضعیف دولت شهید رجائی که ستیز بی امان با بنی صدر مخلوع داشتند . شهید انصاری با درایت و تربیر مسائل سیاسی استان را اداره و همواره شعار ( اشداء علی الکفار رحماء بینهم ) را در اجرای دستورات و سیاست دولت جمهوری اسلامی نصب العین خود قرار داده بودند که سرانجام چون تربیت شده در مکتب سرخ شهادت و الهام گرفته از آیات ارزشمند قرآن کریم بود جان خود را در راه مبارزه با ظلم و باطل گذاشت و به روزی دیرینة خود یعنی شهادت در راه استقرار حکومت الله بود رسید .

توای دخترم : کوله بارم را بر دوش گیر و فرزند شهادت باش، همرزمان تو، در 17 شهریور غوغا کردند و با سمیه ها هم راه شدند تو نیز همچون سمیه از حق پیروی کن و بدان که هیچ مکتبی غیر از اسلام یارای پیاده کردن عدالت اجتماعی را ندارد . برسر مستکبرین فریاد زن، نسبت به مستضعفین، خاضع باش .

     

جـــــزئیــــات شـــــهادت
تـاریخ شـهادت :
1360/04/15
مـحل شـهادت :
رشت - خیابان لاکانی
عـملیـات :
ترور منافقین
نـحوه شـهادت :
اصابت گلوله
مــــحل مـــــزار :
گلزارشهدای رودسر
درصورتی که تصویر، اطلاعات و یا خاطره ای مرتبط با شهید در اختیار دارید با ما به اشتراک بگذارید

اطلاعات شهدا

  • این فیلد برای اعتبار سنجی است و باید بدون تغییر باقی بماند .
تـصویر مـزار
grave shahid