در صورت مغایرت اطلاعات شهید، مراتب را اعلام فرمایید باسپاس
اطــــلاعــــات فــــردی شــــهید
نـــــام :
فریبرز
نـــــام خـــــانوادگـــــی :
اشجعی
نـــــام پـــــدر :
ارشد
تـــــاریخ تـــــولـــــد :
1345/11/02
مـــــحل تـــــولـــــد :
آستارا
ســـــن :
20
دانشــجـوی :
صنعتی شریف
رشــــته تحصــــیلی :
مهندسی متالوژی
وضـــــعیت تــــاهــــل :
مجرد
تـعـــداد فـــرزنـد :
0
دســـــته اعـــــزامـــــی :
بسیج
مســــئولــــیت :
رزمنده

دانشجوی بسیجی شهید فریبرز اشجعی در دوم بهمن سال 1345 در خانواده ای مومن و معتقد به اسلام و قرآن در شهرستان آستارا دیده به جهان گشود . وی از دوران کودکی نشانه هایی از ایمان و صفای باطن در سیمایش هویدا بود . در آن دوران کودکی فعال پرجنب و جوش بود و با آموزش صفا و طراوت خاصی به خانواده بخشیده بود . فریبرز در سال 1351 بهار علم و دانش را آغاز نمود . تا سال 62 موفق به اخذ مدرک دیپلم در رشته ی تجربی گردید . وی بلافاصله در رشته ی متالوژی دانشگاه صنعتی شریف تهران پذیرفته و به عنوان دانشجو به ادامه ی تحصیل پرداخت . در اوج جنگ تحمیلی و با وجود علاقه ی شدید به علم و دانش تاب ماندن د کلاسهای درس از او ربوده شد و او با عشق به سنگر دفاع خود را به مناطق غرب کشور رساند . شهید فریبرز اشجعی روح پاک و بلندش را به صفاتی چون مروت ٬ سخاوت و نوع دوستی آذین نموده بود . او در هر فرصتی به صله ارحام می پرداخت تا جویای احوال دیگران باشد و در صورت نیاز به آنان کمک کند . ایشان از هوش و نبوغ خاصی برخوردار بود و هم زمان رشد فکری و ارتقای اندیشه با فراگیری ورزشهای رزمی جسم خود را نیز برای پیشرفت مطلوب ٬ پرورش می داد . شهید ٬ مونس مسجد جامع ٬ آستارا بود و اصولا برای انجام فرائض دینی خود ٬ همچون نماز و عبادات و خدمتگزاری به مردم ٬ آنجارا سنگر خود قرار داده بود . یکی از صفات برجسته ی وی ٬ احیا نمودن فریضه ی امر به معروف و نهی از منکر در بین جوانان بود و مدام متذکر می شد که از خدا باید ترسید و روز قیامت نمی توان در محضر او با معصیت و گناه حاضر شد . او از مخلص ترین جوانان انقلابی و فدایی ولایت رابطه برقرار می کرد که بعضی از آنها مجذوب رفتار نیک و پسندیده ی او می شدند . همین نیز بهانه ای می شد تا با رغبت و میل زیادی به طرف انقلاب و دین حق کشیده شوند . فریبرز حتی ماه مبارک رمضان یکبار در محیط دانشگاه یکی از استادان را در حال سیگار کشیدن در محوطه ی دانشگاه دیده بود که با کمال ادب و احترام و با بیان امربه معروف و نهی از منکر وی را از این کار بازداشته بود . وی ذلت و خواری را در برابر دشمنان اسلام نمی پذیرفت و در وصیت نامه اش چنین عنوان کرده : \\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\" که به خدا قسم ! بار سنگین چرخهای تانک ٬ آنها را بر روی سینه ام تحمل می کنم اما زیر بار سنگین و پرمشقت ذلت نخواهم رفت زیرا که امام حسین (علیه السلام ) به ما آموخته که مردن با عزت به از زندگی با ذلت ! شهید اشجعی عاشق اسلام و نظام مقدس جمهوری اسلامی بود و سرانجام با این عشق در تاریخ 15/6/1365 در منطقه ی عملیاتی حاج عمران در کربلای 2 ٬ لبیک گویان خود را به یاران کربلایی حضرت ابا عبدالله الحسین ( علیه السلام ) رساند و با نوشیدن شربت شهادت در دانشگاه الهی سر افراز و سربلند حضور یافت . پیکر پاک و مطهرش پس از تشییع با شکوه در زادگاهش به خاک سپرده شد

خدايا تو بزرگترين رحم كننده اي و من معصيت كار, محتاج به رحم و بخشش تو هستم خدايا نمي دانم از چه بگويم كثرت گناهانم كه بر دوشم سنگيني مي كند بايد بر مظلوميت اسلام گريه كرد اسلامي كه با رنج هاي پيامبر اسلام و حتي قبل از آن با رنج ديگر پيامبران آغاز شد و با فرق شكافته علي (ع) روح تازه در آن دميده شد... خدايا آرزو دارم در راهت به دردناكترين زخم ها كشته شوم اگر صبرم دهي. دوست دارم كه بدست شقي ترين آدمها كشته شوم اگر لايقم داني بخدا قسم بار سنگين چرخهاي تانك را بر روي سينه ام تحمل مي كنم اما زير بار سنگين و پرمشقت ذلت نخواهم رفت زيرا كه اين را حسين (ع) به ما آموخت مردن با عزت به از زندگي با ذلت.

         

جـــــزئیــــات شـــــهادت
تـاریخ شـهادت :
1365/06/10
مـحل شـهادت :
حاج عمران
عـملیـات :
کربلای 2
نـحوه شـهادت :
مــــحل مـــــزار :
گلزار شهدای آستارا
درصورتی که تصویر، اطلاعات و یا خاطره ای مرتبط با شهید در اختیار دارید با ما به اشتراک بگذارید

اطلاعات شهدا

  • این فیلد برای اعتبار سنجی است و باید بدون تغییر باقی بماند .
تـصویر مـزار
grave shahid