در صورت مغایرت اطلاعات شهید، مراتب را اعلام فرمایید باسپاس
اطــــلاعــــات فــــردی شــــهید
نـــــام :
نوراله
نـــــام خـــــانوادگـــــی :
میرزایی پور
نـــــام پـــــدر :
نوروز علی
تـــــاریخ تـــــولـــــد :
1337/10/22
مـــــحل تـــــولـــــد :
لوشان
ســـــن :
22
دانشــجـوی :
علوم پزشکی تهران
رشــــته تحصــــیلی :
پزشکی
وضـــــعیت تــــاهــــل :
مجرد
تـعـــداد فـــرزنـد :
0
دســـــته اعـــــزامـــــی :
سپاه
مســــئولــــیت :
امدادگر-بیمارستان صحرایی

شهيد نورالله ميرزائي پور دانشجوي سال چهارم پزشكي تهران و عضو كميته پزشكي جهاد سازندگي در سال 1337 در شهر لوشان به دنيا آمد . از همان آغاز نوري ناشناخته در چهره داشت و شايد همين سبب گشت تا نام او را نورالله گذارند.دوران كودكي خويش را در شهر لوشان گذرانيد و دوران متوسطه تحصيلي را در دبيرستان لوشان و يكي از دبيرستان هاي قزوين طي كرد . و توانست با معدل 19/75 در كنكور سال 56 شركت نموده و در رشته مهندسي و پزشكي بگيرد . وي از ميان اين دو رشته پزشكي را برگزيد . آن زمان سايه سياه امپرياليسم جهاني و رژيم وابسته اش بر منابع نفتي ما چنان بود كه خدمت در صنعت نفت را در نظر نورالله بي مقدار كرده بود . در حاليكه در حرفه پزشكي مي توانست مستقيما دردها و رنج هاي مردم را نزديك مشاهده و درمان نمايد . سال اول ورود به دانشكده با آغاز نهضت اسلامي ايران مقارن بود وي در اين موقع در كتابخانه اسلامي دانشجويان دانشكده فعاليت مي نمود تا اينكه در تعطيلات تابستان 57 كه نهضت كه نهضت به اوج خود نزديك مي شد به لوشان آمد و در سازماندهي مبارزات مردم سهم عمده اي داشت و يك بار كه براي اولين بار شعار پشتيباني از امام خميني و مرگ بر شاه سر داد ( در مسجد جامع لوشان ) توسط ماموران امنيتي دستگير و به زندان منجيل و بعد به رشت منتقل شد و مدتي در بازداشت به سر برد پس از پيروزي انقلاب به همراه تني چند ديگر همرزمانش در تاسيس كميته انقلاب اسلامي لوشان همت نمود و مدتي در آنجا به پاسداري و فعاليت مشغول بود ، بدنبال بازگشائي دانشگاهها وي نيز به دانشگاه بازگشت و از طرف دانشجويان مسلمان بعنوان نماينده شوراي هماهنگي دانشكده برگزيده شد و تا مدت يك سال در اين شورا عضويت داشت و به امور صنفي سياسي دانشجويان رسيدگي مي نمود نورالله براي تفكر و تحقيق اهميت زيادي قائل بود تا ساده لوحانه اسير هيچ گروه و انديشه اي نشود . او ايده الها و آرمانهاي خود را در اطاعت از امام و پيروي از امام امت خميني كبير يافته و با كمال علاقه در اين مسير گام نهاده و خيلي سريع مدارج خود را طي نمود چنان كه در سه ماه تابستان 59 در اردوي ايدئولوژي آنچنان تحولي در درون خود ايجاد نمود كه در اعتقاد خود هيچ تزلزلي نداشت . نورالله در دفتر خاطرات خود به مسائلي توجه نموده نظير ( دل بستگي به زنده بودن ، داشتن يك تيتر در رشت يا درجه علمي بزرگ ) تا بتواند اين نفس اماره را در بند تقوي خويش نگهباني كند ، نورالله در ميان استادان خويش به استاد حائري شيرازي ( امام جمعه شيراز ) كه راننده ايشان بود اعتقاد و ارادت خاصي داشت و همواره در درسهاي پر بار و اخلاقي و عرفاني او شركت مي جست و بهره مي گرفت و چه پر شكوه آن شب كه اين استاد گرانبار بر سر مزار شاگردش اشك فرو مي ريخت و حاصل مجاهدتش را مي نگريست كه چگونه به ثمر رسيده است و اين بار تو گويي استاد از شاگرد خود الهام گرفت .با آغاز جنگ وي كه در يكي از مدارس تهران به تدريس اشتغال داشت بنا به ضرورت و جهت تقويت به جبهه لوشان آمد و بسيج را تاسيس نمود پس مدتي جاذبه عشق به حق وي را به جبهه ها كشانيد و همچون دم مسيح به ياري مجروحين شتافت ، در مدتي كه در جبهه ها بسر مي برد در برخورد با روحيات والاي مجاهدين همواره در جست و جوي شهادت همانگونه كه از ياد داشت هايش پيداست تحولات ديگري نمود و چنان شد كه لياقت شهادت را در اعلاء درجه خود يافت و سرانجام در 12 اسفند در مالكيه سوسنگرد بر اثر اصابت تركش كا؟؟؟ شاي خصم سر سپرده به شهادت رسيد و به لقاالله شتافت . نورالله همواره براي دوستان و همدرسانش الگو وارسته اي بود كه در جهت تحول به سوي الله سرعتي چشم گير داشت . همواره در جهان با نقش بود و لحظه اي از تزكيه و تهذيب خويش غافل نبود و هيچ گاه خدا را از ياد نمي برد يادش گرامي و راهش مستدام باد كه جامه سفيد پزشكي را با خون سرخ خويش آذين بست تا انقلاب فرهنگي را حرفه پزشكي الگو و رهنمون باشد « خداوندا ما را در مسئوليت انجام رسالت خويش در قبال اين برادر شهيد ياري فرما » همواره در جهان با نقش بود و لحظه اي از تزكيه و تهذيب خويش غافل نبود و هيچ گاه خدا را از ياد نمي برد يادش گرامي و راهش مستدام باد كه جامه سفيد پزشكي را با خون سرخ خويش آذين بست تا انقلاب فرهنگي را حرفه پزشكي الگو و رهنمون باشد « خداوندا ما را در مسئوليت انجام رسالت خويش در قبال اين برادر شهيد ياري فرما »

\\\"انا لله و انا الیه راجعون\\\" (حدیث عشق بیان کن بسر زبان که توانی \\\"حفظ\\\") اشهد ان لا اله الا اله اشهد ان محمد رسول الله اشهد ان علی ولی الله با درود بر سر ور شهیدان حسین ابن علی و با امید با اینکه شفیعم در روز جزا شود و در صحرای محشر مرا در یابد سلام بر مهدی فاطمه کسی که یاور رزمندگان و فرمانده سپاه اسلام در تمامی جبهه هاست. درود بر امام امت خمینی بزرگوار که به ما درس دین آموخت. هر بار که عملیاتی تمام شود و در عزای شهیدان بر حسین (ع) می گریم کوله بارم را محکمتر بسته و با باری سنگین مصمم به ادامه راهشان می شوم . ولی آنها کجا من کجا حتی در حیات این دنیا هم خاک پایشان هم نمی شدم حالا که پرواز کرده اند و اوج گرفته اند .بار مسئولیتی که سنگینی آن کمرشکن است ولی باید مقاومت کرد و ادامه داد. چرا که بر خود وظیفه می دانم که راهشان را ادامه دهم سلاحشان را بردارم و سنگرهایشان را خالی نکنم اگر شب و روز هم در راهشان بکوشم و سر از پا نشناسم و لحظه ای آرام نگیرم یا روزی بکوشم ؟؟؟ سوگشان بگریم و برایشان دعا بخوانم و با اینحال آیا خواهم توانست ذره ای از دینم را به شهدا ادا کنم یا به آن پیر زن روستایی که همه ؟؟؟ تومان است که آن را هم به جبهه ؟؟؟ به آن کودک 13 ساله ای که برای دفاع از ؟؟؟ عاجز ترم از این که تصور چنین ادعایی را در ذهنم ایجاد کنم ؟؟؟ فردای قیامت چه جوابی بدهم آیا خانواده شهدا از من راضیند یا آیا امام حسین از من راضی است یا آیا مهدی (عج) از من راضی است و چه جوابی به خانواده شهدا بدهم چگونه ؟؟؟عالم را جوابگو باشم ؟؟؟ و مادر عزیزم که اگر لیاقت شهادت داشتم از خدا می خواهم به شما صبر عطا کند و در آخرت زحماتتان را تلافی خواهم کرد هر وقت که مرا یاد می کنید لبخند به لبتان باشد که روحم شاد خواهد شد و اگر خواستید گریه کنید به حسین شهید و یارانش گریه کنید و در درستی راهم شکی ندارم وامید وارم که در لحظات آخر عمرم غافل از دنیای شما نروم به راهم ایمان دارم و به ایمانم عشق می ورزم و همه امید و آرزویم پیروزی اسلام و حاکمیت آن درمیان ما و جهان می باشد. بهترین لحظات عمرم را در جبهه ها گذراندم و نمی دانم که چرا حاضر نیستم که لحظه ای از جبهه دل بر کنم و حتی تصور این که جبهه را ترک کنم ؟؟؟ دردناک است از خدا می خواهم آنچه خود میخواهد سر نوشتم آن شود نه آنچه خواسته من است که ؟؟؟ نا خالصی باشد اگر چیزی از جنازه ام به دستتان رسید آن را در فلیده در کنار یاران شهیدمان دفن کنید و بدانید که روحم در جبهه ها باقی خواهد ماند. طبق فتوای امام که من مطلع نبودم در این مدت در قرائت نماز مقداری اشکال داشتم که پس از سوال از علما اگر قضای آنها واجب است برایم قضایش را بجا آورید که 3 سال نماز تمام و 2 سال شکسته می باشد و3 سال برایم روزه بگیرید اگرنبود نصفش را بخوانید و مبلغش را از مقدار حقوقی که از سپاه برایم مانده بدهید و بقیه مقدار را خانواده ام خواهد پرداخت موتور هم متعلق به حاجی می شود که اول خمس موتور را می دهد و بعداً هر ماه مقداری پول می دهد تا غیمت کامل موتور شود و این مقدار پول را به فقرا بدهد برادران رزمنده اگر بدون ما به کربلای حسین رفتید ؟؟؟ می خواهم که ما را فراموش نکنید چرا که در این انتظار مدتها کوشیدم، در هنگام برگشتن مشتی از خاک کربلا را با خود بیاورید و بر سر قبرم بپاشید. برادران و خواهران محترم کوچکتر از آنم که پیامی برایتان داشته باشم حتی خاک پایتان هم خود را بحساب نمی آورم عاجزانه و با التماس از شما می خواهم اسلام و انقلاب و امام را فراموش نکنید و هر جبهه ای که کفر جهانی بر علیه مان گشود و حالا در آن حضور داشته باشید خون شهدا را رد نظر بگیرید عزیزان اسلام دنیا سایه ایزد گذر بیش نیست فریب دو روز لذت را نخورید عزیزان تقوا را پیشه خود سازید که هر گرفتاری از این به بعد برایمان پیش بیاید علتش عدم تقوا و مسائل نفسانی و داخلی خودمان است امروز حجت بر همه ما تمام شده و کفار از ما مأیوس شده اند . در هر مقامی که هستیم این مقام وسیله ایست که در آخرت اگر خطا کرده باشیم سخت باید جوابگو باشیم خود خواهی ها و جاه طلبی ها و ؟؟؟ علتش بی تقوایی است همدیگر را دوست بدارید و در خدمت به انقلاب کوتاهی نکنید صدام و همه شیاطین رفتنی هستند آنچه خیلی مهم است شیطان درونی انسان و کششهای نفسانی است که اگر در این جهاد اکبر پیروز شویم لیات آن را خواهیم داشت که منتظرین واقعی \\\"مهدی عج\\\" باشیم ای امام خمینی کسی که پیامهای الهی و وعده های پیروزی را از زبان شما شنیدیم مرا ببخش که نتوانستم سر بازی لایق برایت باشم خانواده شهدا و معلولین عزیز و همه کسانی که بر گردنم حق دارند و دستم از ادای حقوقشان کوتاه است از همه تان حلالیت می طلبم . ؟؟؟ نورالله میرزایی پور61/11/18 شیداغ

جـــــزئیــــات شـــــهادت
تـاریخ شـهادت :
1359/12/12
مـحل شـهادت :
سوسنگرد
عـملیـات :
نـحوه شـهادت :
اصابت گلوله راکت به آمبولانس
مــــحل مـــــزار :
امامزاده حمزه _ لوشان
درصورتی که تصویر، اطلاعات و یا خاطره ای مرتبط با شهید در اختیار دارید با ما به اشتراک بگذارید

اطلاعات شهدا

  • این فیلد برای اعتبار سنجی است و باید بدون تغییر باقی بماند .
تـصویر مـزار
grave shahid